عشق را باور کن

http://s5.picofile.com/file/8115304742/%D8%B9%D8%B4%D9%82_%D8%B1%D8%A7_%D8%A8%D8%A7%D9%88%D8%B1_%DA%A9%D9%86.jpg

عشق را باور کن

تا که بال و پر پرواز شود

تا که در وقت سحرگاه و نسیم

عطر گل  از دلت آغاز شود

تا که ابری شود آن سقف بلند

تو به باران امید و هیجان تکیه کنی

و دقایق همه زیبا گردند

تا به بوی کاهگل

نفس پیر  قدیم

از لب سرد زمان تازه شود

و بگوید حرفی که دلت یک چمدان خاطره را زنده کند

قدرت عشق به سرانگشت حقایق جاریست

وقتی از کوچه ی او می گذری

بعد یک عمر دراز

رنگ هایش همه زیبا هستند

سنگفرش کوچه ،خبر از دسته گلی می آرد

و صدای در چوبین ز جا در رفته

خبر از چرخش نورانی سر

که تصادف کند احساس تو و بوی یک عطر قدیم

عشق را باور کن

تا ببینی که هنوزم جاریست

نور در چشم وزغ های به گل چسبیده

یا به تسبیح پر از تخم به آب افتاده

که به زودی قفسی ترکانده

و شناور به مسیر هیجان خواهد گشت.

عشق را باور کن

تا ببینی که ز اعماق زمستان به برف آلوده

گل زیبای بهاری چقدر گویا است

وقت تقدیم ترنم به لبی، چقدر رعنا است

عشق را باور کن

تا ببینی

خبر دانه ز خاک

خبر برگ ز تاک

خبر یک تَرَک ساده به یک گنبد سخت

خبر جوشش یک قطره ز اعماق زمین

خبر رقص یکی ذره ، ز نورانی یک روزن بام

خبر رستن یک اسکنبیل، به کویری تنها

همگی تجربه هایی زیبا

ز طلوعی رنگین در شبستان طبیعت هستند

عشق را باور کن

تا به اندام زمان

تا به پهنای زمین

تا به آنسوی سکوت

تا فراسوی شب دریاها

کهکشان ها همه معنا گردد

راه شیری پر از  چندپر  رویا گردد

عشق را باور کن

تا بفهمی که یک سوت ممتد ،ز قطاری دودی

یا که عوعوی سگی،در خلوت یک کلبه ی دور افتاده

یا که آواز کلاغی که نترسیده ز رنگ مشکی

یا که یک مور که صد دانه ز رویش به مکانی دارد

نقطه ای تازه به سر خط زمان خواهد داد

که خود آغاز رهی از دل و جان خواهد بود

عشق را باور کن

تا که جاری گردی

تا که دریا کنی این دشت نمور

و شناور سازی همه ی آدم ها

و شناور گردی تا به افسانه نور

تا که با دست سخاوتگر و بخشنده ی عشق

دل خود را و همه اهل زمین تازه کنی

"محمود مسعودی(ساده)"

نظرات 2 + ارسال نظر
یاسمین 1392/12/10 ساعت 03:36 ب.ظ http://donyayeyasamin.blogsky.com/

سلام
بسیار زیبا و دلنشین بود
خوشحال میشم به وبلاگ منم سربزنید
موفق و سربلند باشین

فرا 1392/12/19 ساعت 12:33 ق.ظ

.....
و بگوید حرفی که دلت یک چمدان خاطره را زنده کند

وقتی از کوچه ی او می گذری

بعد یک عمر دراز

رنگ هایش همه زیبا هستند ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد