می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی؟

این شعر در یک سفر زمین شناسی سروده شده و در آن از کلمات زمین شناسی استفاده کردیده است.


تراست زیر بارون و با چند تا دوست و مهمون و رودخونه ها خروشون و به دور از شهر زندون 

می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
 هزار چین جناغی و آجیلای شور باغی و همه از شهر یاغی و به جستجوی ساقی
 می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
گسل های فراوون و شقایق های خندون و با بچه های تهرون و منم اهل خراسون
می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
یه سو سازند سروک و رفیقای یک و تک و زیبایی های بی شک و انرژی های تو فک
می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
یه سو سازند ایلام من افتاده در دام و بی خبری زبرجام و خیالی تخت از شام
می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
دو تا لولا یه تاقدیس و درون تاق ناودیس و لباسای کمی خیس و دوتا انگشت بی هیس
می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
 رادیولاریت تیتیس، نبود سورمه و هیث و میان  های زاگریس  و به دور از حکم رییس 
می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
به راه شیح و وانیسر ، هوا عالی زمین هم تر ،بارون هی می زنه شرشر ، پرنده های بالاسر 
 می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
دو تا چین دتچمنت و بدون آنتن و نت و تو آسمون رد جت و میشه راحت بگی شت
 می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
یه دوربین پر از عکس و علف و سبزه هم هس و چاقاله های نورس و به دور از فایلای لس 
می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
مجیر رضای خوش تیپ و سدل ریفای ناکیپ وگاهی تو جاده ها جیپ و یه چوپون و هزار شیپ
می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
 لایه های شیل نفتی و چینای هفت و هشتی و راننده های مشتی و اهنگ کرد و رشتی
می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
یه لا فرش حصیری و دوغای طعم شیری و صبحونه های پنیری و غرغرای مثل تیری 
می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
فولد اکمدیش فالت و سیل کندگی سالت وسدل ریف جای کبالت، تعریف از هند تا مالت
می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
درخت از نوع بلوط و بخوری نوبر توت و پاها همگی بوت و مجیر هم می زنه سوت
می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
هفش تا لاین سایزمیک،من و مهدی باید پیک ،چغوکا فکر جیک جیک.و هوا ناز،کاملا شیک
می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
یه کم آهک بیستون و گسل از نوع جوون و خودم هم شده حیرون و تحلیل با طعم شیطون
می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
اهنگای شاد کردی و لیلا دلم رو بردی و ناهار کنسرو خوردی،تجسم های فر دی 4D
می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
تغییرات به سازند و پیمانکار فکر ترفند و منم فکر پدافند و این وسط بارون یک بند
می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی 
کپ سازند سرکی و کمی شیل بلوطی و می گن یه چشمه نفتی ،گروس توی گورپی
می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
ناهار پای تاقدیس و نماز کر ناودیس و بعضی هم کاملا فیس و دلا بر خانما میس
می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
تراستا لای شون هورس و یکی هم رفته تو بورس و منم تو فکر این کورس و رزرو و ترپ  و سورس
می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
دکتر می گه چی شد لاین و می گن نزدیک مرز ماین و تو کلت کلی سان شاین و تو دره ی باینگاین
می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
سخن از چین دایار و زیلان و شیخ و کوار ،قوری قلعه ،چین و غار ،عرایض گهربار
می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
نجمه نیوکلکان و سورمه سه کانیان ،گرو رقاص میدان ، گوتینا برسران
می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی
منم شاعر عکاس و منم تیچر کمپاس و ژیوفیزیست ثلاث و زمین شناس بی کمپاس
دوره رفت رو به پایان،شعرم تقدیم دوستان و بیاد پاوه اورامان و تشکر از رفیقان رءیسان،عزیزان  ........
می چسبه چای آتیشی ولی کو چای آتیشی

نظرات 1 + ارسال نظر
اشرف 1395/05/30 ساعت 10:42 ق.ظ

سلام بر شاعر عکاس و تیچر کمپاس و ژیوفیزیست ثلاث و زمین شناس بی کمپاس !!!

خیلی عالی بود این شعر که کلماتش مکانها بودن و عناصرش اصطلاحات زمین شناسی و قطعا برای خودتون و گروهی که باهم شروع کردین کار رو در اون فضای زیبایی که وصفش اومد هم خاطره انگیزه بوده است .

چای آتیشی و تکرارش و چسبیدنش و نبودنش !! نشون میده که شعر متاثر از اوضاع است وبا وجود دشواری التزام وزن ولی باز هم حس خوبی را بخشید

به امید چای آتیشی

چه تفسیر جالبی ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد