سوریه از امروز تا فردا

مدت هاست که مخالفان بشار اسد از سریال بهار عربی استفاده کرده و خزانی را در سوریه آغاز کردند که با مقاومت رژیم سوریه پایانش زمستانی سهمگین با بهمن های عظیم خواهد بود. در این میان مثل همیشه بعضی کشورها  بر طبل جنگ کوفتند و همه گونه آنها را تقویت کردند. کاری به جنبه سیاسی حکومت اسد ندارم که چقدر دموکراتیک هست یا نیست که در جهان عرب دموکراسی معانی و تعریف های خاص خودش را دارد. اگر چه که اسد هم نمونه ی خفیف تری از قذافی و مبارک و بن علی است. نمونه ای که مقبول و هم پیمان ما است .

بحث من پیامدهای این جنگ فرسایشی است.

از بعد بین المللی این جنگ بدون هیچ شکی به نفع اسرائیل و حامیانش هست و بیش از هر کسی وی و حامیانش آتش بیار معرکه هستند تا این برادر کشی طولانی شود . که هر طرف تضعیف شود به نفع آنهاست و هر کس کشته شود یک دشمن بالقوه آنها از بین رفته است.چه بهتر از اینکه مسلمانان خود به دست خود از میان برداشته شوند و بدون هیچ هزینه ای برای آنها  خطرات بالقوه ی اسرائیل را کم کنند .

از بعد رشد و توسعه : بعد از جنگ  سوریه باید سال ها وقت و انرژی و سرمایه صرف کند تا به نقطه قبل از جنگ برگردد که این خود سال ها تمرکز آنها را از هر چیز دیگر خواهد گرفت. در این زمینه باید گفت بسیاری از کشورها امروز برای گرفتن پروزه های مختلف عمرانی و بدست آوردن پول در فردای سوریه سرمایه گذاری می کنند.

از بعد مذهبی هر روز که می گذرد بر شکاف های مذهبی افزوده می گردد و گروه های مذهبی در مقابل هم قرار می گیرند و حالا به اصطلاح انقلاب به جنگ دو گروه مسلمان که هر یکی دیگری را کافر می داند بدل شده است که هر روز تخم های کینه بیشتری را در سرزمین شام می کارد. تخم هایی که در فصل کاشت اینگونه قربانی می گیرند چه برسد به روزی که بارور شوند . اگر چه به نظر می رسد فصل باردهی آنها شروع شده است. تضاد هایی که نه تنها سوریه که کل مسلمانان منطقه را بیش از پیش روبروی هم قرار داده است.

از بعد قومی محلی: بعید به نظر می رسد بتوان حکومتی یکپارچه دوباره در سوریه سرپا کرد به خصوص که تجزیه کردن کشورها و ایجا کشورهای کوچکتر با سیاست های متفاوت و گاه متضاد در دستور کار کارگردانان امروز ماجرا قرار دارد. کشورهایی که در موارد لزوم خواهند توانست در صورت نیاز نقش کنترل کننده همدیگر را به دستو کارگردانان بازی کنند

کشورهای کوچک ضعیف بسیار راحت تر در دست کداخدایان دنیا شکل می گیرند و شکل عوض می کنند تا کشورهای بزرگ و قوی. گروه های کرد ،علوی و سنی هر کدام به گونه ای دنبال کشوری مستقل خواهند بود.

از بعد حاکمان آینده : نبود رهبری کاریزماتیک که همه دور وی جمع شوند،رشدنیافتگی تفکر دموکراسی در بین گروه ها مختلف و تفاوت اهداف و دیدگاه ها ی گروه ها باعث خواهد شد که فردایی مشکل پیش روی حکومت های آینده سوریه باشد.

از بعد اجتماعی و انسانی: آینده سوریه بعد از اسد را باید قتل عام و نسل کشی تصور کرد که علویان قربانی اصلی آنها خواهند بود . فاجعه ای که به راحتی قابل دیدن است . از طرف دیگر تخم های کینه در آینده این منطقه بارور خواهد شد و سال ها سوریه روی آرامش نخواهد دید.

از بعد منطقه ای حزب الله که همیشه به دلایل و بهانه های مختلف مورد حمله امریکا و هم پیمانانش بود با بهانه ای جدید برای مدت ها از همه طرف مورد هجوم قرار خواهد گرفت. ایران هم پیمانی استوار و مقاوم را که به نوعی خط مقادم وی در مقابله با تفکرات اسرائیل بود از دست خواهد داد. روسیه یاری استراتژیک که یادگار دوران جنگ سرد است را به اردوگاه رقیب خواهد سپرد. اسرائیل اگر نگوییم همپیمانی بدست خواهد اورد ولی حداقل یک دشمن را از میان برداشته خواهد دید. این شرایط به شدت موازنه قوا را به نفع غربی ها بهم خواهد ریخت که خود جغرافیای سیاسی جدیدی را در منطقه تعریف خواهد کرد.

امیدوارم هر جه زودتر این غائله پایان یابد البته نا با پیروزی یکی از دو طرف که با توافقی که منافع همه را تامین کند تا از پیامدهای این داستان غم انگیز کم شود. هر چند که این آرزو را نمی توان چندان بر اسب مردا سوار تصور کرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد