راه طولانی بهار عربی تا بهار دموکراسی

این روز ها شرایط کشورهای عربی که مثلا بهار عربی را از سر گذرانده بودند گویای آن است که کشورهای جهان سومی چه راه طولانی تا رسیدن به دموکراسی در پیش دارند. روز هایی سخت و گاهی کشنده که برای رسیدن از رژیم های خودکامه تا دموکراسی گریزی از آنها نیست . در این دوره ها از تعویض و تغییر حاکمان و راه اندازی و تعطیل احزاب و دخالت تا کودتای نیروهای نظامی ، اعلام رضایت و نارضایتی ملت و گاهی خونین شدن این اعلام ها گریزی نیست . همه اینها جزو راه و هزینه هایی است که برای رسیدن به دموکراسی باید پرداخت. رسیدن به دموکراسی کار ساده ای نیست چون برای سال ها در خون و فرهنگ ملت ها حکومت های دیکتاتوری با رنگ و لعاب مختلف حاکم بوده است و فرهنگ و علائق شخصی افراد هم اینگونه پرورش یافته است.
شاید اگر به طور لحظه ای و کوتاه مدت به حوادث مصر، لیبی ،تونس و سوریه نگاه کنیم متاسف و متعجب شویم ولی در مقیاسی بزرگتر دقیقا در داخل روند رسیدن به دموکراسی هستیم . در این روند بعضی مسائل و دخالت ها می تواند کند کننده ، تند کننده و یا منحرف کننده مسیر حرکت باشد ولی همه واقعیت های این مسیر گذار است .واقعیت هایی که گاهی تلخ هستند ولی باید به آنها تن داد تا به نهایت و مقصود رسید.
دموکراسی فقط یک نظریه حکومتی نیست که فقط حاکم با رای مردم انتخاب شوند . دموکراسی یک فرهنگ است که هر شخصی علیرغم نظر متفاوت با همسایه اش به نظر وی احترام می گذارد و برای محیط بسیاری از کشورها با عقاید و تعصبات مذهبی منطقه ای ، قومی و... این به راحتی امکان پذیر نیست. تمام آنچه از سر می گذرد تمرین دموکراسی است که گاهی غلط گاهی درست و گاهی گران است ولی تا این تمرین ها انجام نشود ملت به تبحر کافی برای حکومتی مبتنی بر حقوق برابر و مناسب برای همگان نخواهد رسید.
به نظر من این بهارعربی باید بارها خزان شود تا بهار دموکراسی عربی فرا رسد . البته این بهار ها گاهی آنچنان هم بهار نیستند و به عبارتی نسبت به اینکه کجای مسیر ایستاده باشی می توانی آنها را بهار یا خزان ببینی ولی در نهایت باید از این بهار و خزان های درهم تنیده گذشت تا به نقطه ثباتی رسید که آرزوی ذاتی بشر است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد