عاشق شو

بی باده و جام و بی سبب عاشق شو

بی زلف و نگار و تاب و تب عاشق شو

تا هست به رگ های زمان لطف و صفا

بی حرف و دلیل،روز و شب عاشق شو


هر دم و دقیقه بی طلب عاشق شو

بی ناز و کرشمه و نسب عاشق شو

چون ناز و کرشمه ها همه بر بادند

بی باد و نسیم و ذکر لب عاشق شو


در مکه و مغربی و در حلب عاشق شو

بی شبنم اشک و بی رطب عاشق شو

هر جا که روی اشک و رطب خواهی دید

شعبان شده ای یا که رجب عاشق شو


گر اخم کند یا که غضب عاشق شو

بی دیدن خنده روی لب عاشق شو

چون صبر نداری  که  رخش را بینی

با چشم ندیده روی رب عاشق شو


القصه مجو اصل و نسب عاشق شو

بی خویش و من یار جلب عاشق شو

امروز که در دست تو ام عاشق باش

فردا چه زنی ساز و طرب؟عاشق شو


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد