سکوت ، اول و آخر شکستنیست

گفتم :سکوت

گفت: اول و آخر شکستنیست

گفتم :سجود

گفت:آخرِِ عشقی ندیدنیست

گفتم: وفا

گفت: هشدار نوعی گسستنیست

گفتم: جفا

گفت :آن هم گذشتنیست

گفتم :طلا

گفت: یک نوعش خریدنیست

گفتم :رفیق

گفت :دُرّی که سفتنیست

گفتم :طلوع

گفت: زیبا و دیدنیست

گفتم : غروب

گفت :طلوع آمدنیست

گفتم :وصل

گفت: رویای عاشقیست

گفتم : وصال

گفت :پایان عاشقیست

گفتم: دلم

گفت :مواظب باش شکستنیست

گفتم:  عشق

گفت :حسی شکفتنی اما نگفتنیست

گفتم:عشق

گفت: کاخ مجللیست

گفتم : عشق

گفت: بی وصل ماندنیست

گفتم :امید

گفت :هرگز نخفتنیست

گفتم :بهار

گفت :وصلی شکفتنیست

گفتم : خزان

گفت: فصلی که دیدنیست

گفتم :غم

گفت :یک نوع خوردنیست

گفتم :کویر

گفت :تجسیم تشنگیست

گفتم : آب

گفت: معجون زندگیست

گفتم :زندگی

گفت تنها ،فقط یکیست ، آباد کردنیست

گفتم: عمر

گفت :تکرار نگشتنیست

گفتم :خواب

گفت :بسیار خواستنیست

گفتم: باران

گفت : لطفی به عاشقیست

گفتم :دریا

گفت :عاشق کشی جریست

گفتم :دریا

گفت : تا عمق خود غنیست

گفتم : شینم

گفت: چشمی که مدعیست

گفتم: کوه

گفت: مغرور دلبریست

گفت :رود

گفتم : جریان سادگیست

گفتم : شراب

گفت : گویند جهنمیست ،کم خور ،داروغه مدعیست

گفتم: می

گفت: خوردم و خوردنیست ، بگذر نهفتنیست

گفتم :لبت

گفت : طعمی مکیدنیست

گفتم : دو چشم

گفت : گویای بندگیست

گفتم : ابروت

گفت: در دلبری غنیست

گفتم : زلف تو

گفت: پیچیده باوریست

گفتم : دلت

گفت حرفش شنیدنیست

گفتم : روزگار

گفت: دست من و تو نیست

گفتم : سرنوشت

گفت: آن خودنوشتنیست

گفتم : تقدیر

گفت : مفری ز تنبلیست

گفتم : تلاش

گفت : بی او مردگیست

پرسید : پول

گفتم . چرکی که رفتنیست

پرسید :پول

گفتم : دست یافتنیست ،حرف دل فقیر ،سرمایه غنیست

پرسید: پول

گفتم : زیبای دل تهیست 

گفتم: دروغ

گفت: راهی نرفتنیست

گفت : سیاست

گفتم: یک راه فربهیست

گفتم :ریاست

گفت :هر روز بر تن یکیست

پرسید : شیطان

گفتم : لولوی آدمیست

گفت : آدم

گفتم: تقصیر از او یکیست

گفت : حوا

گفتم: ردش همیشگیست

گفتم: مرگ

گفت: این راه رفتنیست

گفت : عزرائیل

گفتم: نقطه ی سرخط زندگیست

گفت : بهشت

گفتم : شعری که گفتنیست

گفت : دوزخ

گفتم: ترسی نرفتنیست

گفت :ریحان

گفتم : بویی که مادریست

گفت :مادر

گفتم : تنها فقط یکیست

گفت : پدر

گفتم : کوهسار زندگیست

گفت: خواهر

گفتم : مهرش نگفتنیست

گفت :برادر

گفتم : پشتوانه ای قویست

گفت : فرزند

گفتم : یک لحظه بی دلیست

گفت : فرزند

گفتم : تفسیر عاشقیست

گفت : فرزند

گفتم :نسل تو ماندنیست

گفت: فرزند

گفتم :باشد مفهوم زندگیست

گفت : ساده

گفتم: هر ساده ماندنیست


نظرات 1 + ارسال نظر
راضیه 1392/04/15 ساعت 05:06 ب.ظ

سلام .از خوندن این سؤال و جواب های زیبا لذت بردم . انگار اشعار و نوشته هاتون وارد مرحله جدیدی میشن. فقط جسارتا در این گفت و شنود دلنشین جای یک شخصیت مظلوم به نام همسر خالی نیست؟

درست فرمودید ممنون که همیشه نکات لازم رو یادآوری می کنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد