ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
من و این جنگل و برف و جاده
من و این آب که از برف به راه افتاده
همه راهی دریای عدم می باشیم
خوش بود چون برف پی آب کردن غم ها باشیم
پی شستن روزگار سخت زمستان باشیم
مثل درخت زیر سنگینی برف همه در فکر بهاران باشیم
گرگ را معجزه دانیم در این برف سفید
جاده را قطع کن فاصله دانیم در صبح سپید
دل سپاریم به اندیشه ابر گذری که در اندیشه رویاندن گل می باشد
دل سپاریم به فردای درخت شاد باشیم امروز