شور فرهاد و کوه بیستون

عجب نی دار اگر فرهاد کوه بیستونی را کند از جا  

ز سوز عشق شیرین است که سوزش بر جگر دارد 


 

عشق شیرین بیستون را بی ستون سازد ولی 

شور فرهادی بباید در میان پیدا شود  


 

تو ای انسان بس عاشق ز پاکی شور فرهادی  

که گر خسرو بگوید کوه کوهی را بدرانی 


 

اگر خسرو یکی شب تیشه ای بر سنگ می کوبید 

امیدش بود که فرهادی رسد بر وصل شیرینی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد