در زیر کاج ها بر فراز شهر بعد از باران


در زیر کاج ها ، بر فراز شهر ، بعد از باران و خیسی زمین

عشق زنده می شود

وقتی که نور به آینه های ساخت باران می خورد و سبزی کاج و زردی پاییز را بر تو نمایان می کند

وقتی که شعر های خفته در عمق بوی خاک و هوای دل انگیز باران ذره ذره جان می گیرند تو را روانه باغ های پر از رویا می کنند

کاج ها دالانی خیس می شوند که اگر موتور عشقت بکار افتد تو را در دالان تخیل تا شهر عشق و باغ ترنم رهنما می شوند .

با هر رفت و برگشت در این دالان تازه و تازه تر می شوی هرچند صدای خش خش برگ ها را باران از تو گرفته است ولی انعکاس نور های رسیده از لای کاج ها تو را در حال بی وزنی شناور می کند

از فراز بلند ترین تپه شهر به خیسی شهر اندیشه می کنی و با خود می اندیشی چه ترکیب جالبی باران و کاج و خیسی او بر فرازشهر و مردمانی که امروز از همیشه تازه ترند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد