رویای من

رویای من نبود شمشیر است رویای من سقوط هفت تیر است در روزگار تیر و آهن و فولاد رویای من غروب زنجیر است 

رویای من عشق بدون تقدیر است ثانیه هایی بدون تکفیر است قلب هایی بدون رنگ و ریا کارهایی ز عمق تدبیر است 

رویای من به عشق سختگیر است  آرزویش ز عشق شبگیر است خواندن سرود بهار در زمستان ها رویای من کاملا جوگیر است

رویای من نه اهل تقصیر است نه اهل سکوت است نه اهل درگیر است رویای من تمام لحظه ها بیاد نسیم  اهل سرود و تحریر است

رویای من اگر چه اهل سردسیر است ساکن شهر های باد و بادگیر است بیاد اشک های دیار سرمستی ساکن زیر زمین نمگیر است

رویا ی من نخفته بس دیر است طوطی احساس زمین گیر است تمام ذره های وجود من بهر یک رویا بسوی قصه های شهر تنویر است


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد