پاییز نمود دیگری از عشق است


وقتی که حمله پاییز برای کشف زیبایی های آغاز شد هیچکس بیدار نبود و برای همین هیچ مقاومتی هم نبود. پاییز آمد و هر دم زیبایی هایی را هدیه کرد که چشم از درک آن عاجز ماند . شاید این تنها حمله عالم باشد که علیرغم اینکه بسیار ناجوانمردانه می نامندش و علیرغم تاراج سرسبزی طبیعت دوست داشتنی است و همه منتظر آن هستند. چون اگر بهار با تمام ابهتش سبزی را به ما هدیه می دهد پاییز تنوعی از رنگ را به ما می دهد که هر چشم بینایی را مسحور می کند.

آن دم که برگ ها همه رنگ هایشان را بر شاخه نثارت کرند حمله دیگری آغاز می گردد و برگ ها چرخ زنان بر زمبن می غلتند و با ناز و کرشمه خود را به زیر پای عابران قربانی می کنند تا با هر قدم عابر با خش خشی از عمق وجودشان احساست را زنده کنند و با هر وزش باد بعنوان پیاده نظام پاییز تو را دنبال خود بکشانند تا هرگز از پاییز سیر نگردی .

گویند پاییز بهاریست که عاشق شده است 

من گویم او از غم یار خویشتن دق شده است

هر سبزی عشق بر شاخ دل انگیز بهاری 

ریخته به پای عشق و وامق شده است

آری من محو پاییزم چون به من می گوید:

 عشق همیشه عشق است

 چه سبزبهار باشد چه زرد و سرخ پاییز 

پاییز نمود دیگری از عشق است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد