قلم بردار و بنویس از برایم

قلم بردار و بنویس از برایم  

که هر شب ساعتی بعد از سحرگاه کدامین لحظه سروقت تو آید 

 که بی خوابی امانت می رباید و بغضی اشک چشمت می گشاید  

قلم بردار و عریان کن سمن را پریشان کن سر زلف سخن را 

قلم بردار تا آرام گیرد و شاید از میان او کام گیرد 

قلم بردار و بنویس از برایم  

که شاید لحظه ها آرام گیرند عبور غمزه ها را خواب بینند  

قلم بردار و بنویس از برایم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد