در هجوم دو د و آهن

در هجوم دود و آهن کوچه تنگی بسته شد        آشتی در کوچه تنگی قصه ای  سر بسته شد

آهن آمد دود آمد مهر رفت و مهر او افسانه شد   باغ رفت  و  باغبان در  حسرت  گل  خسته شد

باد می آمد هوای خانه ها از بود او اندازه بود      باد همه در لابلای دود و آهن رخت را بر بسته شد

صبح ها بر بام ما گنجشک شادی لانه داشت    بلبل و گنجشک پران و قناری بال و پرها بسته شد



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد