همگی توجیه است بهر آرامش نا آرامی

چشم هایی که به در می مانند

لب هایی که سحر می خوانند

گوش های که صدا می خواهند

قلب هایی که  وفا می جویند

 دست های که دوا می خواهند

پاهایی  که  به  ره  می مانند


همگی حاصل دنیای پر از آهن و دود است

ولی

 آهن و دود بهانست که مرهم باشدبه زخم بشری

همگی توجیه است بهر آرامش ناآرامی 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد