انعکاس شب بارانی من

انعکاس شب بارانی من گشتی تو  انعکاسی ز پریشانی من گشتی تو

تا که پنهان نکنی صحبت ایام مرا    انعکاس دل و عریانی من گشتی تو




انعکاسی به شب عشق مرا کافی بود     دل بی تاب مرا عشق و صفا جاری بود

صحبت غیر تو بر لوح دلم نقش نبست     تا که عشق تو به لوح دل من ساری بود


انعکاس در یک شب بارانی


انعکاسی ز غروب دو چهان ما را بس     وز جهان فرصت یک لحظه نهان مار ا بس

ما که در پرده بماندیم  و ندیدم کسی     یک نفس صحبت  آن روی جوان ما را بس




کس ندانست که در پرده چه تقدیر شود       انعکاس شب باران به چه تعبیر شود

ما که تعبیر جهان کرده و تعبیر شدیم         خود ندانیم که باران به چه تفسیر شود



انعکاس شب باران منی نور بریز            قوّت و قوت غزل های منی شور بریز

تا که از سر گذرانیم شب هجران را          شور شیرین بنما شربت مخمور بریز

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد