قبول کن گاهی اشک باید جاری بشه

قبول کن گاهی باید دلتنگ بشی بغضت بگیره و یک دفعه منفجر بشه تا با انفجارش اشک  از چشمات جاری بشه. تا اینکه نمونه وتبدیل به خون بشه باورکن اشک قابل تحمل تر از خونه تازه بعد از اشک کلی هم شاداب و سرزنده می شی .  

قبول کن بعضی وقت ها نباید جلوی خودتو بگیری باید راه اشکو باز کنی تا جاری بشه و دلی رو سیراب کنه این دل اغلب دل خودته که بعده اشک و سیراب شدن دوباره جوونه ها توش رشد می کنه و می تونی دوباره بهار رو احساس کنی.  

قبول کن بعضی وقت ها اگر اشکه نیاد بیرون خفت می کنه.   

قبول کنون این اشک انگار از تک تک سلول های  بدنت عبور کرده املاح مخرب رو چمع کرده و آورده بیرون. 

قبول کن بعضی وقت باید اشکت دیده بشه تا عشقی بارور بشه ، نهالی جوونه بزنه ،دلی تلنگر بخوره . 

قبول کن ابرای سفید چشمات گاهی باید بارونی بشه و گرنه تبدیل به ابر سیاهی می شه که غرش می کنه و رعد و برقش شاید یکی رو بسوزونه.  

قبول کن چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید پس بعضی وقت ها چشماتو تو کارواش اشک هات جلای حسابی بده تا همه جلاشو ببینن . 

قبول کن اشک ها گاهی بسیار مقدس هستند باید آنها را پرستید پس خود تو از چیزی که اینقدر می تونه بهت آرامش بده محروم نکن .  

قبول کن گاهی بدون دلیل باید بباری شاید بدون دلیل نه فقط تو دنبال دلیل نگرد، راحتش بگذار حتما که نباید درس فلسفه اشک رو پاس کرده باشی. این تنها درسیه که بدون گرفتن هم می شه پاسش کرد. 

قبول کن که هر سدی یه ظرفیتی داره بیشتر از ظرفیت دلت توش نگه ندار . سرریزو چشماتو بکش تا اشکات جاری بشن . اگر بیشتر از ظرفیتش نگه داره یک دفعه می شکنه و شهری رو ویرون می کنه.  

قبول کن آیینه راستگو هست وقتی توش نگاه کردی گفت یه چیزی تو دلته بهش دروغ نگو با اشکات بهش واقعیت رو بگو . هر چند هر چی دروغ بگی اون بهت دروغ نمی گه.  

قبول کن نمی تونی به خودت دروغ بگی وقتی دلت می گه بارونی هستم نمی تونی منکرش بشی . با اشکت به خودت راست بگو.  

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد