-
کوه صدا می زند مرا
1392/01/19 00:20
کوه صدا می زند مرا دعوتم به مهمانی سنگ های لایه لایه به کنجکاوی راه های نرفته به شادی درخت تازه شکفته دعوتم به چشمه هایی که زلالند و صبور به قله های که بر فرازند و پر غرور به لحظه هایی که تشنه اند به حضور دعوتم به چشمان جغد کوهستان به جیک جیک گنجشک های باغستان به سکوت پر راز و رمز تاکستان دعوتم به شرشر آبشار صدایی ز...
-
آیا واقعا ما آدمای با فرهنگی هستیم
1392/01/18 23:51
با خودم فکر می کردم آیا واقعا ما آدمای با فرهنگی هستیم . نمی خواد به تعریف فرهنگ فکر کنید منظورم همین کلمه فرهنگ هست که روزی چند بار ازش استفاده می کنیم گاهی لازم نیست زیاد دور بریم همین حالا اطراف تون رو نگاه کنید : چند تا را می بینید که دارند حقوق همدیگه رو لگد مال می کنند یکی داره زیر همون سقفی که شما هستید سیگار...
-
دل سپاریم به فردای درخت
1392/01/16 23:41
در جنگلی دورتراز فکر بشر ولی در قله رویای بهار برف سنگین و هوا ابری بود آسمان با دل پر می غرید زمین در زیر سرما ، یخ زده بر خویش می لرزید دوصد دست و هزاران انگشت به سوی آسمان عشق پیوسته در حال دعا بودند زوزه ی گرگ دل برف زمین آب می کرد برف آرام آرام یاد دریا می کرد خویشتن خویش در قصه جویبار پیدا می کرد برف ها لوح...
-
به جستجوی غزل
1392/01/16 06:58
به جستجوی غزل ، در آرزوی نیلوفر به وقت صبح و سپیده برآی از بستر بزن تفاّل و برخوان سرودی از حافظ سرود خواجه شیراز جو ز عالم دیگر
-
کی؟
1392/01/10 13:32
این روزا تو فکر ابرام ،کی می خوان رو دشت ببارن گاهی هم تو فکر دشتام، کی می خوان لاله بیارن با وجود ابر غمگین ، روی دشت سخت و سنگین من همش تو فگر گلهام کی می خوان شادی بیارن
-
هر تک برگ
1392/01/05 07:02
به هر تک برگ این عالم ،کتابی هست آویزان بهاران بین و پاییز و زمستان را و تابستان سفید و سبز و زردش را ببین و شرح حیرانی کدامین برگ می خوانی ، بهاری یا که پاییزان
-
هی انتظار
1392/01/04 09:11
هی انتظار هی انتظار از شاخ و برگ زندگی کُشتی مرا بیرون بیا ،ای بال و برگ زندگی گل کن به وقت نوبهار، آواز سر ده چون هزار من عاشق روی توام ، ای بار و برگ زندگی
-
فکر نو کن فکر ناب و تازه ای
1391/12/30 06:20
گل آمد و سبزه بر دمیده برف از سرکوه ها رمیده شبنمی مهمان برگ تازه ای گشته عاشق بر حضور سبزه ای قمری آواز خوشی سرداده است جوجه هایش را به دشت پرداده است بلبل باغ تمنا شاد شاد بال و پر رنگین نموده سوی باد سبزه ها شادند از شور زمین هم زمین سرمستِ احساسی بهین گلرخان راهی به دشتند و مهان راهی به کوه خوش بود راهی ز خاک جسم...
-
تک گلی هستم
1391/12/29 07:04
تک گلی هستم میان سنگ و لاخ روزگار همسفر با باد و همپای نسیم نوبهار گرچه که همصحبت گرد و غباری گشته ام مانده ام یک عمر در پایت به دشت انتظار
-
همه بهاری شده اند
1391/12/28 09:29
دلا این روزا بهاری شده اند. انشالا از کینه عاری شده اند. سبزه و گلا عالی شده اند. برفا هم به آه و زاری شده اند. آبا از برفا چه جاری شده اند. مردم از شهرا فراری شده اند. با موتور با با سواری شده اند. شهرا انگاری که خالی شده اند . کل دشتا گل اناری شده اند. بی دلی ها متواری شده اند. دلداری ها متوالی شده اند. قلک غما چه...
-
مهمانم
1391/12/28 06:04
به غربت آمدم جانا کرم بنما و حالم پرس نگاهی بر رخ زردم ، غرور و اعتبارم پرس مرا آدم گرفتار سراب و سحر دنیا کرد در این پاییز مهمانم بیا و از بهارم پرس
-
وقت نوروز است
1391/12/26 08:45
کم کم از هر شاخه ی خشکی تبسم می چکد هم شکوفه،هم غزل،حتی ز هیزم می چکد کم کم از جریان ناب زندگی در رهگذار جویبار سبز می گردد جهان ، وز نو ترنم می چکد کوه با شادی لباسی پر زگل بر تن کند شعر شادی از قد و بالای مردم می چکد هر کجا بلبل غزل گوید به شاخ زندگی از نوک قمری نمک از نوع سدیم می چکد گو نگاهی تازه کن تا تازه گردد...
-
وقت دار
1391/12/25 07:39
جمله ی عالم فدای پیچشی از موی تو زلف عریان کرده و خم در خم ابروی تو ای معمای دلم در زلف پرخم حل شده وقت آن باشد که بر دارم زند گیسوی تو
-
ماه و خورشید
1391/12/24 19:22
ماه از روی حسادت چشم خورشید را گرفت تا نداند غیر ماه آسمان ماه دگر دارد زمین چون که خورشید رخت پنهان کند ماه جهان گو که با نور رخت در آسمان ها چون کند خورشیدم و عالمی ز شعله هایم روشن هر چند رخ ماه تو حسودست هنوز گاهگاهی مهرخان اندیشه خورشید در سر داشتند غیر یکدم روسیاهی بهر مهرویان چه باشد حاصلی گردش خورشید و ماه و...
-
بهار هم
1391/12/24 18:23
بهار هم در گردش تقویم گیر افتاده است ورنه یک سال انتظار در طاقت گلزار نیست
-
چون نسیم صبحگاهی
1391/12/24 07:33
چون نسیم صبحگاهی باش ، فرح افزا ، ولی کوته نشین زین سبب باد بهار صبحگاهی شاهکار عالم است
-
شاد باشیم امروز
1391/12/23 19:39
من و این جنگل و برف و جاده من و این آب که از برف به راه افتاده همه راهی دریای عدم می باشیم خوش بود چون برف پی آب کردن غم ها باشیم پی شستن روزگار سخت زمستان باشیم مثل درخت زیر سنگینی برف همه در فکر بهاران باشیم گرگ را معجزه دانیم در این برف سفید جاده را قطع کن فاصله دانیم در صبح سپید دل سپاریم به اندیشه ابر گذری که در...
-
همچو ساعت
1391/12/22 15:22
همچو ساعت، گرد خود چرخاند من را روزگار بعد عمری جست و خیز در تکیه گاه اولم ----------------------------------------------------------------------- عمریست که عیب دگران همی شماری همچو ساعت در نقطه اولی هنوزم ----------------------------------------------------------------------- گر هزار بار از هم بگذریم چون عقربه ها باز...
-
صبح شیرین عسل
1391/12/22 07:25
بهتر از هر کس ز زنبور عسل باید شنید کام جستن از بهار و صبح شیرین عسل
-
نترس از افت و خیز روزگار
1391/12/20 06:15
هر چه بالا می روی احساس قدرت می کنی یکّه می گردی اگر چه حس سرعت می کنی گر که بالاسر خدا داری نترس از افت و خیز روزگار ترس کن زاندم که بی او حس لذت می کنی
-
من منتظر بارانم
1391/12/19 10:56
من منتظر بارانم که خیس کند شب رویایی احساس مرا و تو با چتری در دست از میان دود و شبنم سکوت خواب مرا آشفته کنی و مرا که خیس احساس پر از بارانم افسون حضورت سازی تا برای لحظه ای در مرز واقعیت و رویا طیران آغاز کنم و دوباره شناور شوم در دریایی که بارش حضور تو در عمیق ترین نقطه تلاقیت بر دلم می سازد من منتظر بارانم که خیس...
-
تیغ زبان
1391/12/18 03:59
عمر اندازه آب خوردنی بود و گذشت هشدار که لیوان هوا را به قیامت نبری ------------------------------------------ تیغ زبان به زیر سنگ صبر و تحمل نهفته دار که این تیغ خود دو سر دارد ----------------------------------- لازم نبود که زبانم زبان شما بیاموزد فقط نگاه تو کافیست که عالمی بیاموزد...
-
کاش می شد
1391/12/17 21:27
کاش می شد هیچی نگم ولی دلم خالی بشه کاش می شد هیج جا نرم ولی حالم عالی بشه کاش می شد غم تو دلای هیچکدوم از آدما پا نذاره کاش می شد فقط برا غم سال خشکسالی بشه کاش می شدهمه رنگا از خجالت یهو بی رنگ بشن کاش می شد ساز دورنگی طبل تو خالی بشه کاش می شد دروغ بخشکه توی قلبا و زبون آدما کاش می شد پوز دروغ تو کوچه خاک مالی بشه...
-
مدیون 32 حرف
1391/12/17 08:15
گاهی همه حروف به صف می ایستند تا تو کلماتت را از آنها بیرون بکشی ولی یا قدرت انتخاب از تو سلب می گردد و یا اگر هم انتخاب کنی اصلا به هم نمی چسبند. گاهی وقتی حروف از به صف ایستادن خسته می شوند از جلویت رژه می روند و عشوه می کنند تا بهتر آنها را ببینی ولی هیچکدام حاضر نیستند از همسایگانشان جدا شوند و به دیگران بچسبند تا...
-
تنها یک لبخند
1391/12/16 08:30
آیا می دانی؟ تنها یک لبخند مرا در کنار تو به قاب زندگی چسباند من کنار لبخند تو بر دیوار زندگی ماندم ولی تو لبخندهایت تکرار شد نه برای من که برای دیگران و من هنوز اسیر پاره خطی هستم که هرگز خط نشد چون تو نقطه سر خط گذاشتی همان نقطه ای که از من دزدیدی تا بی هیچ نقطه ای ما شویم و هرگز ما نشدیم و من هنوز اسیر همان یک...
-
گر که خواهی
1391/12/15 20:50
تا که خوشبو چون گلاب از گل شوی باید اندر دیگ هستی تا قیامت قل شوی ور که خواهی همره گل گردی وهمزاد او باید اندر عاشقی همپای با بلبل شوی
-
چه حاصل
1391/12/15 10:33
یارب ز می و مکتب و میخانه چه حاصل عمری زده ام لاف از این باده چه حاصل چون بهر کسان صوم و ص لاتی بنمودم شب تا سحرم روی به سجاده چه حاصل با دست دعا چشم به افسانه سپردیم یک دست دعا دیگری افسانه چه حاصل من آیینه سیرت خویشم به که گویم صورت اگرم هست به دلداده چه حاصل افتاده به دام خودم از غیر چه نالم لب ها به دعا دست به...
-
سوال تلخ می پرسی
1391/12/13 21:31
سوال تلخ می پرسی جواب نرم می خواهی؟ زبان لبریز از سردی سرودی گرم می خواهی؟ گذر از خویش نتوانی مرا محکوم می داری تو خود عریان کنی عالم مرا در شرم می خواهی؟
-
اشک کباب
1391/12/13 15:45
زغال دودی به سر دارد که از اشک کباب آید ز اشک چشم ایتام است که ظالم دردسر دارد
-
شب های مهرآباد
1391/12/13 10:05
چند روز قبل از پایان ماموریت اقماریم مطلع شدم که روز شنبه ساعت 10 صبج در تهرا جلسه است و تاکید بود که جتما در جلسه حضور یابم مجبور شدم برنامه برگشتم را از جمعه به شنبه بیاندازم تا در جلسه حضور یابم بدین منظوربلیط راعوض کرده 7 صبج شنبه گرفتم که به موقع به جلسه برسم از آنحا که از کمپ ما تا فرودگاه 3 ساعت راه بود و اگر...