-
و او هنوز می خندد
1390/07/12 15:15
یادمه زمانی که تو مدرسه معلم چیزی می پرسید و جواب را نمی دانستیم سعی می کردیم علی رغم ترس و نگرانی لبخندی به معلم تحویل دهیم تا بلکه این لبخند باعث گریز از تنبیه معلم بشود. حالا حکایت رئیس فدراسیون فوتبال ما و گند های فوتبالی شده . گند هایی که انگار چیزی عادی شده و اتفاق خاصی نمی افته . یک روز باشگاه استقلال فکر می...
-
تو که در پاغ حوران می چریدی
1390/07/12 15:01
تو که همپای مستان می پریدی تو که در پاغ حوران می چریدی چه شد کارت که افتادی بدین روز که در سوراخ موشی می خزیدی تو که دل را به دریا داده بودی تو که با عشق او همخانه بودی چسان در برکه ای غرقابه گشتی تو که در عمق دریا زاده بودی تو که بر اوج می بودی شب و روز تو که بر عقل و دین خندیدی آنروز چرا سر در گریبان دست بر سر به...
-
دستمبو و دستمبو فروش
1390/07/12 08:19
یار دستمبو به دستش بود و دستمبو به دستم داد و دستم بوی دستمبوی دست او گرفت. من به قربان چنان دستی که دستمبو به دستم داد و دستم بوی دستمبوی دست او گرفت . دستمبو از خانواده طالبی و بسیار کوچکتر از آن می باشد. این میوه به دو صورت کره ای و بیضوی وجود دارد و اندازه آن از یک تخم مرغ تا ۶ یا ۷ برابر آن می باشد. مشخصه دستمبو...
-
کاش چشم من به راه آدم و حوا نبود
1390/07/11 21:56
کاش تنهایی نبود کاش دلتنگی نبود کاش پیدا بود و ناپیدا نبود کاش هیچ غم در دل دنیا نبود کاش قصه ی دلتنگی شب ها نبود کاش چشم من به راه آدم و حوا نبود کاش این غربت بجز از امشب و فردا نبود کاش بودن یا نبودن قصه دیروز و پس فردا نبود کاش من بودم و یار و هیچکس در بین این غوغا نبود کاش زلف وی به دستم بود و نگاهم جز به روی ماه...
-
زباله های رها بعد از روز عاشورا
1390/07/10 14:33
پروژه ای داشتیم که در آن یک شرکت پیمانکاری چینی پیمانکار بود . من و همکارم موضوع رعایت مسائل زیست محیطی را خیلی سخت می گرفتیم و همیشه تذکر می دادیم که رعایت گردد. اجازه رها کردن هیچگونه زباله ای را در طبیعت نمی دادیم و اگر مشاهده می شد به شدت برخورد می کردیم. تا اینکه روز بعد از عاشورا به همرا ه مسئول ایمنی و محیط...
-
از خون جوانان وطن لاله دمیده
1390/07/09 23:49
عارف قزوینی - ا این تصنیف در آغاز انقلاب مشروطه ایران بیاد اولین قربانیان آزادی سروده شده است : از خون جوانان وطن لاله دمیده از ماتم سرو قدشان سرو خمیده در سایه گل، بلبل ازین غصه خزیده گل نیز چو من در غمشان جامه دریده چه کج رفتارى اى چرخ! چه بدکردارى اى چرخ! سر کین دارى اى چرخ! نه دین دارى نه آیین دارى (نه آیین دارى)...
-
مبارزه صلواتی با وهابیت در بقیع
1390/07/09 09:33
در کنار ائمه بقیع یکی از افراد عربستان و به عبارتی وهابی ها مشغول ارائه توضیحات و تبلیغات می باشد . زائران که اکثریت آنها ایرانی هستند از آنجا که هیچ کاری نمی توانند انجام دهند فقط صلوات می فرستند تا صدای تبلیغات چی گم شود . ولی انگار او به این قضیه عادت دارد و در مابین ثانیه ای صلوات ها صحبتش را ادامه می دهد و هیچ...
-
زیراب زنی
1390/07/08 18:26
تا توانی کم بزن زیراب کس گر زدی جانا بزن تا ته بزن حتما میگید یعنی چی ادارات و کارهای ما پره از فعالیت های زیراب زنان عزیز و مبارز که لحظه ای از فعالیت باز نمی مانند. همه ما شده در مواردی به عمد یا سهو لازم بوده یا نبوده مفید بوده یا نبوده حقش بوده یا نبوده زیراب کسی رو زده باشیم مثلا من یک دفعه در مورد یک پروژه کلی...
-
رهایم کن برو
1390/07/08 00:17
دل بریدن کار من نیست رهایم کن برو گل نچیدن کار من نیست نگاهم کن برو هر دمی بر روی عشقت پرچمی افراشتی اندکی باش مهربان تر صدایم کن برو ز گفتار تو پیداست دلت با ما نیست ز چشمان تو پیداست دلت دریا نیست حرف من با سر زلف تو چه بسیار شده از سر زلف تو پیداست گله ام بیجا نیست
-
قسم بر موی تو عاشق ترینم
1390/07/07 22:43
قسم بر موی تو عاشق ترینم میون عاشقات من اولینم قسم بر زلف و گیسوی کمندت گره بگشا کمندت کرده پیرم مراد از بی مرادی جسته ام من دخیل بر زلف تارت بسته ام من مراد و زلف و تار گیسوانت بگیر از من که از خود رسته ام من مرا از من رها کن ای سیه روی مرا در من رها کن ای شکر خوی رهایی آرزوی بس دراز است مرا با من رها کن بر لب جوی
-
چرا روز دختر داریم روز پسر نداریم
1390/07/07 14:02
سال ها روز زن داشتیم روز مر د نداشتیم . روز مادر داشتیم روز پدر نداشتیم. بالاخره اونکه درست شد هر چند ابهت روز زن و روز مادر رونداره ولی دلمون خوشه حداقل که یه شرتی زیرپوشی چیزی به مردها هم تقدیم می شه . حالا مونده روز پسر مدت هاست روز دختر داریم(هرچند هیشکی جدیش نمی گیره و فقط تلویزیون یه کم شلوغ می کنه) ولی روز پسر...
-
زمانی قصه ای بود
1390/07/07 07:42
زمانی قصه ای بود قصه گویی دلی و دلبری و طرف جویی رخ سیمین بری و تار مویی نوای دلکشی و های هویی شب تاری و ناز خوب رویی غم یاری و احساس نکویی ز می جامی بدست ماه رویی به دست دیگری از می سبویی دلم رفت قصه ام رفت دلبرم رفت کنون من مانده ام بر طرف جویی
-
نمازخانه یا خوابخانه
1390/07/06 16:16
سلام من الان در نماز خانه فرودگاه تهران هستم به علت مشکلاتی که پیش آمد مجبورم جند ساعتی در فرودگاه منتظر پرواز بعدی باشم. در نمازخانه جندین جا برگه زده که در نمازخانه نخوابید غذا نخورید وبا موبایل صحبت نکنید . ولی تقریبا هر کی وارد می شه بیشتر حدس می زنه اینجا خواب خانه است تا نمازخانه حتی جند تایی هم که از در اومدن...
-
یادش بخیر زمانی اسم دانشجو و دانشگاه ابهتی داشت
1390/07/02 18:19
امروزه اگر صفحات روزنامه را ورق بزنی به آگهی های برمیخوری که حسابی به فکر فرو می روی و آخرشم بدون هیچ نتیجه برمیگردی سر کار و زندگی خودت. چند روز پیش یک روزنامه محلی را ورق می زدم دیدم شهرداری یکی از شهر های خراسان جنوبی هم دانشگاه زده و دزر رشته معماری و فناوری اطلاعات دانشجو می پذیرد. آنهم شهرستانی که یکی دو سال پیش...
-
آنقدر نزدیک شد لب های جانان بر لبم
1390/06/17 22:58
آنقدر نزدیک شد لب های جانان بر لبم تا که آمد از خیال بوسه یی جان بر لبم خیره شد چشمم در آن لب های عشق انگیز پاک مهر خاموشی زد آن چشم درخشان بر لبم خواندم از تصویر جانان دوش خط آرزو زان نگه نقش تبسم خورد پنهان بر لبم روز و شب در کلبه ی ویرانه ای دیوانه وار اشک در چشمم به رقص و نام توران بر لبم هر زمان در آشیان آرزو چون...
-
ما قصه ی دل جز به بر یار نبردیم
1390/06/14 00:41
ما قصه ی دل جز به بر یار نبردیم و ز یار شکایت سوی اغیار نبردیم معلوم نشد صدق ِ دل و سرّ ِ محبت تا این سر سودا زده بر دار نبردیم ما را چه غم سود و زیان است که هرگز سودای تو را بر سر بازار نبردیم با حسن فرو شان بهل این گرمی بازار ما یوسف خود را به خریدار نبردیم ای دوست که آن صبح دل افروز خوشت باد یاد آر که ما جان ز شب...
-
دوری ز خویش خویش از آن دلتنگ می شوی .
1390/06/13 00:36
گاهی دلم برای خودم تنگ می شود بر گرد خودم ساعتها می گردم ولی دلتنگی ناجور رخنه کرده در وجودم . گاهی دلم برای خودم تنگ می شوم احساس می کنم گم گشته ام در این بی کرانه عالم فانی گاهی دلم برای خودم تنگ می شود می خواهم که پاره کنم تار و پود خویش از پیله خود تنیده برون آیم گاهی دلم برای خودم تنگ می شود از بس که بیراهه رفته...
-
میمون ها بر فراز جبل النور (غار حرا) چه می کنند؟
1390/05/12 17:36
در فر هنگ ما معمولا تشبیه کردن کسی به میمون توهین بزرگی است. حضور میمون در محلی نوعی احساس بد را به آدم تلقین می کند. منطقه خشک و بی آب علفی همچون عربستان محل زندگی میمون نمی باشد. قبلا میمون ها را در معبد هندوان در مالزی دیده بودم. جبل النور مرکز صدور وحی الهی و فرمان برای آغاز رسالت نبی خدا می باشد. جبل النور محلی...
-
ماه شب اول رمضان
1390/05/12 17:12
امروز روز دوم ماه رمضان بود .اگه از این بگذریم که به هر صورت ماه خداست و کلی تو این ماه می شه ثواب جمع کرد هر سال اول و آخر این ماه ماجراییه . شب گذشته ما هم ماه رو دیدیم ولی دوستم می گفت آخه این ماه 1 شبه هست؟ مثلا . نمی دونم ولا ولی موندم واقعا واقعا با این همه تکنولوژی نمیشه اول و آخر این ماه رو تعیین کرد تا مردم...
-
سنگ قبر های قدیمی
1390/05/09 00:48
امروز در مسیر کار به روستایی رسیدم که یک بقعه داشت از آنجا که بقعه برام جالب بود رفتم عکس بگیرم که چیزهای جالب تری نظرمو جلب کرد. انواع سنگ قبرهای که بر روی آنها حکاکی های مختلفی صورت گرفته بود. این سنگ قبرها اغلب دارای طرح ها و نقش های متعدد و جالبی بودند.طرح اشیایی مثل شانه گل و انسان حیوانات کوزه و موارد مختلفی بر...
-
جنگ ترانسی
1390/05/07 07:47
از مدت ها قبل در روستاهای جنوب منطقه خوزستان شاهد پدیده ی جالبی بودم که بدور ترانس های برق اتاقکی درست کرده بودند و همیشه برام سوال بود که این چیه؟ این اتاقک معمولا چوبی حلبی و اغلب از آجر و سیمان یا مصالح مشابه بود. اتاقک گاهی بزرگ گاهی کوچک، در مواردی از روی زمین و گاهی تنها معلق در هوا و برگرد ترانس بود. تا اینکه...
-
20 ملیون تومان به کی می رسه
1390/05/06 14:54
سال 80 بود که حادثه هوایی مسیر تهران خرم آباد روی داد و در برخورد با کوه تعدادی زیادی از هموطنان جانشان را از دست دادند. چند روز بعد از این حادثه من پروازی در مسیر بوشهر داشتم . هوا بسیار نامناسب بود و چشم همه از حادثه چند روز قبل خرم آباد حسابی ترسیده بود. به دلیل بدی هوا هواپیما تکان های بسیار شدیدی داشت بطور که جیغ...
-
به اطراف تان اعتماد نکنید
1390/05/06 14:37
چند سال پیش سفری داشتیم به مالزی. در پارک بازی با یکی از دوستان مشغول قدم زدن بودیم یه سرکار خانم از جلوی ما عبور کرد ورفت. دوستم یه جمله نه چندان خوب در مورد اون خانم گفت . ناگهان خانم برگشت ونگاهی کرد و لبخندی زد و رفت . من ودوستم از خجالت آب شدیم . یادتان باشد زیاد به اطاف تان اعتماد نکنید حتی جایی که فکر نمی کنید...
-
راست می گن آدم عاقل زیر پاشو خالی نمی کنه
1390/05/06 14:10
دیروز باید برای ماموریت اعزام می شدم ولی مسئول تهیه بلیط اداره فرمودند بلیط نتوانستند گیر بیاورند ومن مجبورم با اتوبوس مسافرت کنم . نه اینکه فکر کنید من چقدر سختمه با اتوبوس سفر کنم . سالهای سال با اتوبوس سفر کردم و علیرغم اینکه چندین سال است هر ماه 4 بار می رم وسط آسمون خدا و بر میگردم هنوز هم سفر با اتوبوس را ترجیح...
-
شروع با نام حق
1390/04/30 12:54
روزگاریست عجیب نازنین همین روزا سالگرد تولدمه تند تند دارم به ۴۰ سالگی نزدیک می شم. تصمیم گرفتم به امید لطف حق وبلاگی برای ثبت خاطرات روزانه درست کنم امیدوارم از عهده این کار بر بیام. لطف حق یار همه