ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
در فر هنگ ما معمولا تشبیه کردن کسی به میمون توهین بزرگی است. حضور میمون در محلی نوعی احساس بد را به آدم تلقین می کند. منطقه خشک و بی آب علفی همچون عربستان محل زندگی میمون نمی باشد. قبلا میمون ها را در معبد هندوان در مالزی دیده بودم.
جبل النور مرکز صدور وحی الهی و فرمان برای آغاز رسالت نبی خدا می باشد. جبل النور محلی است که غار حرا در آن قرار دارد . غار حرا محلی است که خداوند به محمد (ص) فرمو د اقراء .... غار حرا محلی است که محمد چه شب ها را در آن با یاد خدا با نیایش با خدای احد و واحد به صبح رسانده است .
حالا فکر کنید چگونه می توان دو موضوع بالا را در کنار هم قرارداد. از طرفی تقدس جبل النور و کوه حرا و از طرف دیگر احساس چندش آور دیدن میمون ها .
قبلا شنیده بودم بر بالای کوه حرا میمون هایی قرار دارند ولی راستش را بخواهید باورم نمی شد . تا اینکه با دوچشم خودم دیدم.
سوالی بزرگ ذهنم را مشغول کرده است چرا و چگونه . این میمونها در این محل که نه با محیط زندگی آنها منطبق است و نه با تقدس این محل چه می کنند. از کجا آمده اند با چه منظوری؟
عده ای معتقدند این میمون ها دست آموز هستند و برای دزدی به این محل آورده شده اند اگر چه من اعتقادی به این موضوع ندارم ولی یک واقعیت وجود دارد که در چشم بهم زدنی وسایل زائران را می دزدند و به عبارتی زندگی آنها از دزدیدن این وسایل می گذرد وگرنه در این کوه چیزی برای خوردن وجود ندارد. حسابی هم مشغول زاد و ولد هستند.
و اما عقیده من : شیطان همه جا وجود دارد و در هر محلی به شکلی ظهور می کند تا تو را از واقعیت از رحمت از تمرکز و تفکر و در یک کلام از توجه و پیمودن مسیر الهی باز دارد . این میمون ها شیطان های جبل النور هستند تا تو را از در ک عظمت روز ها و شب های محمد و آغاز رسالت که خود می تواند باعث تحولی در شخص گردد بازدارند.
امروز روز دوم ماه رمضان بود .اگه از این بگذریم که به هر صورت ماه خداست و کلی تو این ماه می شه ثواب جمع کرد هر سال اول و آخر این ماه ماجراییه . شب گذشته ما هم ماه رو دیدیم ولی دوستم می گفت آخه این ماه 1 شبه هست؟ مثلا . نمی دونم ولا ولی موندم واقعا واقعا با این همه تکنولوژی نمیشه اول و آخر این ماه رو تعیین کرد تا مردم این همه سر در گم نباشند .
امروز در مسیر کار به روستایی رسیدم که یک بقعه داشت از آنجا که بقعه برام جالب بود رفتم عکس بگیرم که چیزهای جالب تری نظرمو جلب کرد. انواع سنگ قبرهای که بر روی آنها حکاکی های مختلفی صورت گرفته بود. این سنگ قبرها اغلب دارای طرح ها و نقش های متعدد و جالبی بودند.طرح اشیایی مثل شانه گل و انسان حیوانات کوزه و موارد مختلفی بر روی این سنگ قبرها خود نمایی می کرد. نوشته ها هم شامل آیه های قران اسامی معصومین ودیگر نوشته های معمولا عربی بودند.عکس ۲ تا از این سنگ قبرها رو اینجا می ذارم.
از مدت ها قبل در روستاهای جنوب منطقه خوزستان شاهد پدیده ی جالبی بودم که بدور ترانس های برق اتاقکی درست کرده بودند و همیشه برام سوال بود که این چیه؟ این اتاقک معمولا چوبی حلبی و اغلب از آجر و سیمان یا مصالح مشابه بود. اتاقک گاهی بزرگ گاهی کوچک، در مواردی از روی زمین و گاهی تنها معلق در هوا و برگرد ترانس بود. تا اینکه یک نفر توضیح داد و گفت در این مناطق وقتی بین اهالی دو روستا مشکل پیش میاد اولین و ساده ترین هدف برا ضربه زدن به اهالی هدف قراردان ترانس برق با سنگ تفنگ یا تیرکمان است. با این کار تا زمانی که دوباره اداره برق بیاد و تعمیر و یا تعویض انجام بده مردم مدتی بدون برق هستند و حالشون حسابی جا میاد. در واقع ساختن این اطاقک یک اقدام تادفعی در مقابل حمله مهاجمین هست.
به نظر من جالبه نظر شما چیه؟
دیروز باید برای ماموریت اعزام می شدم ولی مسئول تهیه بلیط اداره فرمودند بلیط نتوانستند گیر بیاورند ومن مجبورم با اتوبوس مسافرت کنم . نه اینکه فکر کنید من چقدر سختمه با اتوبوس سفر کنم . سالهای سال با اتوبوس سفر کردم و علیرغم اینکه چندین سال است هر ماه 4 بار می رم وسط آسمون خدا و بر میگردم هنوز هم سفر با اتوبوس را ترجیح می دهم، ولی مشکل اینه که طرف خیلی راحت می گه بلیط گیر نیومد حالا تو هی بگو خوب بابا به زنگ ها یا پیام هام جواب می دادی تا خودم مثل دفعه قبل یه فکری بکنم . به هر صورت قسمت بود یه سفر 16 ساعته با اتوبوس داشته باشیم حداقلش اینه که زیر پای آدم خالی نیست.
یه دفعه توی پرواز یه بنده خدایی صندلی کنار من نشسته بود به نظر می رسید اولین بارشه سوار هواپیما می شه ، هواپیما موقع نشستن حسابی تکون داشت وبنده خدا حسابی ترسیده بود . علیرغم اینکه منم ترسیده بودم سعی می کردم دلداریش بدم . تا اینکه بالاخره یه بار دیگه هواپیما به سلامتی نشست . وقتی نشست یه جمله ای گفت که همیشه تو ذهنم مونده گفت: راست می گن آدم عاقل زیر پاشو خالی نمی کنه