دو نیمه

در نیمه راه زندگی اکنون دو نیمه دارم

نیمی به کوه مانده ،نیمی به شهر رانده

نیمی به شعر و تصویر،نیمی به جبر و تقدیر

نیمی گل و طبیعت ،نیمی به عقل و تدبیر

آن خود که عاشقم بود همخانه با دلم بود

آن خود شکسته درهم ، نه زخم هست نه مرهم

نیمی به خویش مانده ،نیمی ز خود رمیده

نیمی حصار دیروز ، نیمی اسیر فردا

نیمی به بی قراری ،نیمی به پایداری

در بی قراری من ،جنگ است بین خودها

من صلح می پسندم آنها تلاطم من

من انبساط خاطر ،آنها تراکم من

شکی نمانده اکنون ،این جنگ کشته دارد

شاید شهید باشد، شاید هلاک گردد

شاید میان نقشه نقشی برآب کردد

محمود مسعودی

نظرات 3 + ارسال نظر
اشرف 1394/12/05 ساعت 10:52 ق.ظ

سلام
شعر کلاسیک که عاطفه درونی را بخوبی نمایان می کند
تشکر

فرا 1394/12/05 ساعت 11:01 ق.ظ

سلام
به نظر میاد مصراع اول اشکال وزنی داشته باشه : :
در نیمه راه دنیا اکنون دو نیمه دارم .....چطوره ؟ دنیا بجای زندگی

آن خود شکسته در هم نه زخم هست نه مرهم ....نه دوم ادا کردنش سنگینه ،،بجاش (و )بیاد چطور میشه ؟

بیت :من صلح می پسندم آنها تلاطم من

من انبساط خاطر ،آنها تراکم من

خیلی زیباست اما (تراکم )سنگین و نابجاست !بجاش یه چیز دیگه پیدا کنین

**نیمی به حصار دیروز ، نیمی اسیر فردا

نیمی به بی قراری ،نیمی به پایداری** خیلی قشنگه و معنی عالی

راضیه 1394/12/06 ساعت 11:04 ق.ظ

شعر دلنشینی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد