جام زندگی

این جام که در دســت تو بینم یکتاست

از حیث نژاد و جنس خود بی همتاست

قــــــدر ار که ندانی و به سنگی بخورد

فریاد  به آسمان رســــــد ناپیداست


این جام  که  زندگی  نهادند   نامش

شیرین چو عسل بود جمال و کامش

هشدار که نشکنی،  نگونش  نکنی

چون ســوزن و تیر می شود اندامش


"محمود مسعودی"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد